
آشکار سازی فضای شبکه ای
مقدمه
به منظور گشایش این بحث، لازم است که دو واژه کلیدی این مقاله تشریح گردد. منظور از فضاهای بینابینی به طور کلی فضا یا فضاهایست مملو از اطلاعات که حد واسط ارتباط انسان با شبکه های رایانه ای یا رسانه ای است . یک مثال کالبدی از این مورد را می توان به میدان تایمز نیویورک اشاره کرد. نمای بناها در میدان تایمز همه چیز دارند اما به یکباره ناپدید شده و به جای آن ها تصاویر متحرکی از آگهی ها و پیام ها جایگزین می شود.
پس فضای کالبد محور به فضایی مملو از تجربه ها بدل می شود .در مورد هنر رسانه جدید هم می توان عنوان نمود ، یک اصطلاح عمومی برای گستره ای از آثار هنری و شیوه های که با استفاده از فن آوری دیجیتال به عنوان یک بخش ضروری از فرایند خلاق و / یا ارائه شده است.از 1970، نام های مختلف برای توصیف این روند استفاده شده از جمله هنر کامپیوتر و هنر های چند رسانه ای، و هنر های دیجیتال خود را تحت واژه چتر بزرگتر هنر رسانه های جدید قرار داده است.
در مورد هنر رسانه ای جدید هم می توان روی هم رفته به شماری از ویژگیهای ثابتی اشاره کرد که ظاهرا یکسان بوده و مشترک هستند.
نخست آنکه،رسانه های نوین به نحوی با رایانه ها مرتبط هستند.دیگر آنکه ترکیبی هستند مانند فیلم یعنی مأنوس ترین و متعارف ترین نمونهای که در آن صدا،حرکت و تصویر ترکیب میشوند و یا به عبارت دیگر،آمیزهای از مؤلفه های بیشماری که در یک اثر واحد به شمار میآید. سومین ویژگی ثابت آن است که رسانه های نوین ناهنجار بوده.آنها به جز حس چشایی می توانند تمامی حواس را در بر گیرند.
چهارمین ویژگی اما نه آخرین آنها،آن است که رسانههای نوین در بسامد بسیار بالایی از اثر غوطه وری برخوردار هستند،بدین معنا که،بیننده بیش از آنکه اثر را تماشا کند،حس میکند که در حال تجربه جسمانی آن است.اگر اثر موردنظر تعاملی باشد،((یعنی در برابر حرکت های بیننده از خود واکنش نشان دهد……
این مقاله توسط سجاد امیدی پور تهیه و تنظیم شده است.
جهت نمایش و باز شدن لینک دانلود این مقاله لطفا اقدام به خرید اشتراک نمایید.
این محتوا قفل و محدود شده است لطفا عضو شوید
ثبت ديدگاه
You must be logged in to post a comment.